صورت های فلکی مجموعه ای از ستاره ها هستند ، که با در کنار هم قرار گرفتنشان شکل به وجود می آورند . از ۸۸ صورت فلکی که وجود دارد ۱۲ تای آن زودیاک ها هستند .
LIBRA – مهر
هفتمین زودیاک لیبرا یا میزان است . در بین زودیاک ها لیبرا یک صورت فلکی نسبتا کوچک است . این صورت فلکی در نیمکره شمالی از اردیبهشت ماه تا مرداد ماه به طور دقیق تر از اپریل تا جولای ، و در نیمکره جنوبی در پاییز و زمستان قابل دید است . لیبرا تنها زودیاکی است که به شکل یک شی است و بیانگر حیوان یا یک شخصیت اساطیری نیست . درباره این زودیاک افسانه و اسطوره ای وجود ندارد . و درواقع در روزگاران قدیم مردمان مصر آن را به شکل قایق ، در بابل آن را به شکل ترازو و در یونان آن را قسمتی از زودیاک عقرب یا اسکورپیو می دیدند . سپس رومیان باستان با دانستن این که لیبرا یا ترازو دارای اعتدال پاییزی است آن را به عنوان یکی از زودیاک ها انتخاب کردند . در گذشته شکل این زودیاک پشت سکه های جهانگیر شاه حک شده بود .
SCORPIO – آبان
هشتمین زودیاک اسکورپیو است . اسکورپیو بین زودیاک های لیبرا و سجیتریوس قرار دارد . اسکورپیو یک صورت فلکی بزرگ و درخشان در نیم کره جنوبی است که این امر باعث راحت دیده شدن آن می شود . در نیم کره شمالی اسکورپیو را می توان از جولای تا آگوست و در نیم کره جنوبی آن را از مارچ تا اکتبر مشاهده کرد . نماد این زودیاک عقرب است . در گذشته شکل این زودیاک پشت سکه های جهانگیر شاه حک شده بود .
اسطوره اسکورپیو
اولین اسطوره ای که درباره اسکورپیو وجود دارد داستانی از این صورت فلکی و صورت فلکی شکارچی است . الهه هرا عقرب را روی زمین فرستاد تا شکارچی اسطوره هارا بکشد . عقرب هم با وجودش روی زمین ناخوشی و رنج را با خور آورده بود . در آسمان شب این دو صورت فلکی مقابل یک دیگر قرار دارند ، به گونه ای که با ظاهر شدن عقرب در افق ، شکارچی در سمت دیگر غروب می کند . گویا این قرار گیری برای جلوگیری از ادامه جنگ آن دو است .
در افسانه ای دیگر گفته شده که ، آرتمیس الهه شکار و ماه ، با عشق و علاقه ای که به شکارچی داشت باعث حسادت برادر دوقولوی خود آپولون شد . در آخر آپولون که حسادتش نسبت به شکارچی بیشتر و بیسشتر می شد عقرب را فرستاد تا شکارچی را بکشد . از سوی دیگر شکارچی هم با خیانت آرتمیس را خشمگین کرده بود . آپولون بعد ها برای معذرت خواهی و دلداری نزد خواهرش رفت و عقرب را برای تشکر از خدماتش در آسمان شب جاودانه کرد .
در اسطوره ای دیگر آمده که فایتون ، پسر هلیوس ایزد خورشید که جاودانه نبود ، از پدرش اجازه حمل ارابه خورشید را برای یک روز گرفت . اما از شانس بد او عقرب جاودانه غول پیکر سر راه او ظاهر شد . اسب ها که از عقرب غول پیکر وحشت کرده بودند و باعث شدند فایتون کنترل ارابه را از دست بدهد . فایتون منتظر رخ دادن فاجعه شد ، زیرا ارابه حمل خورشید در خطر بود . اما ناگهان زئوس برای خاتمه به این هرج و مرج آذرخشی به سوی آن ها پرتاب کرد تا جلوی فاجعه را بگیرد و سپس عقرب را در آسمان جاودانه کرد .
SAGITTARIUS – آذر
نهمین زودیاک سجیتریوس است . این زودیاک ، جزو صورت های فلکی نسبتا بزرگ است . صورت فلکی سجیتریوس در نیم کره جنوبی بهتر قابل مشاهده است . در آگوست و اکتبر نزدیک خط افق نیمکره شمالی ، و هنگام جون و نوامبر در نیم کره جنوبی دیده می شود .
اسطوره سجتریوس
سانتور ها موجوداتی نیم انسان و نیم اسب هستند . اسطوره سجیتریوس درباره سانتوری به نام شیرون است . برخلاف سانتور ها که موجوداتی خوش گذران و بی رحم و وحشی بودند ، اما شیرون متفاوت بود ، و برخلاف بقیه سانتور ها به علم و مهارت هایی که داشت معروف بود . همین امر باعث شده بود بسیاری از خانواده های یونانی شیرون را ریشه الهی آموزش فرزندان می شناختند . شیرون مربی خیلی از اسطوره های یونانی بود . برای مثال آشیل قهرمان تروا یکی از شاگردان او است . شیرون به علت این که پسر کرونوس و فیلیرا بود ، سانتوری جاودان بود . هرکول در خان چهارمی که باید انجام می داد ، با گراز اریمانتوس درگیر می شود ، و برای کمک سراغ دوستش فولوس که سانتور بود می رود . هرکول که تشنه بود از فولوس درخواست آب می کند . اما فولوس فقط شراب مقدسی که دیونیزوس ، خدای شراب و زراعت انگور به او داده بود تا سانتور ها در زمانی خاص از او بنوشند را داشت . هرکول فولوس را مجبور می کند از آن شراب به او بدهد . به محض باز شدن شراب سانتور ها با بوی آن وحشی و خشمگین شدند ، و به هرکول حمله کردند . هرکول نیز تیر هایی که به سم مار غول پیکر خان اول آغشته کرده بود ، به سمت آن ها پرتاب کرد . شیرون که جزو سانتور هایی که به هرکول حمله کردند نبود به صورت تصادفی با یکی از تیر ها مجروح می شود . اما شیرون جاودان بود و نمی مرد ، ولی از سوی دیگر به علم پزشکی دانا بود و می دانست راهی برای بهبود زخمش نیست و اگر زنده بماند باید تا ابد درد بکشد . پس شیرون از هادس ، خدای دنیای زیرین و مردگان خواهش کرد تا او را بکشد و در ازای آن پرومتئوس که به علت دزدیدن آتش برای انسان ها مورد غضب زئوس قرار گرفته بود را ، آزاد کند . شیرون پس از مرگش به شکل صورت فلکی سجتریوس در آسمان جاودانه شد .